معنی فارسی pro-rated

B1

مقدار یا هزینه‌ای که به صورت نسبی حساب شده است، معمولاً بر اساس زمان یا استفاده.

An amount calculated proportionately, usually based on time or usage.

example
معنی(example):

مبلغ محاسبه شده به صورت نسبی به حساب او بازگشت داده شد.

مثال:

The pro-rated amount was credited back to her account.

معنی(example):

او بابت روزهایی که کار کرده بود، حقوق محاسبه شده به صورت نسبی دریافت کرد.

مثال:

He received a pro-rated salary for the days he worked.

معنی فارسی کلمه pro-rated

: معنی pro-rated به فارسی

مقدار یا هزینه‌ای که به صورت نسبی حساب شده است، معمولاً بر اساس زمان یا استفاده.