معنی فارسی proaction

B2

عمل یا فرآیند پیشگیری و اقدام نخست در مقابل شرایط یا چالش‌ها.

The act or process of taking initiative to address situations before they arise.

example
معنی(example):

پیشگیری کلید موفقیت در رهبری است.

مثال:

Proaction is key to successful leadership.

معنی(example):

عمل پیشگیرانه تیم تاثیر قابل توجهی در پروژه داشت.

مثال:

The team's proaction made a significant difference in the project.

معنی فارسی کلمه proaction

: معنی proaction به فارسی

عمل یا فرآیند پیشگیری و اقدام نخست در مقابل شرایط یا چالش‌ها.