معنی فارسی proarmy

B1

حمایت از نیروهای نظامی و مداخله نظامی در امور سیاسی و اجتماعی.

Supporting or favoring the military or armed forces in political and social contexts.

example
معنی(example):

گروه پروآرمی از مداخله نظامی در این درگیری حمایت می‌کند.

مثال:

The proarmy faction supports military intervention in the conflict.

معنی(example):

او به خاطر موضع پروآرمی‌اش نسبت به مسائل امنیت ملی شناخته شده است.

مثال:

She is known for her proarmy stance on national security issues.

معنی فارسی کلمه proarmy

: معنی proarmy به فارسی

حمایت از نیروهای نظامی و مداخله نظامی در امور سیاسی و اجتماعی.