معنی فارسی proarthri
B1مربوط به بیماریهای مربوط به مفاصل مانند آرتریت.
Relating to joint diseases such as arthritis.
- OTHER
example
معنی(example):
او به مطالعه درمانهای پروآرتری برای سلامت مفاصل پرداخته است.
مثال:
She has been studying proarthri therapies for joint health.
معنی(example):
تحقیقات پروآرتری با هدف بهبود کیفیت زندگی بیماران انجام میشود.
مثال:
The proarthri research aims to improve quality of life for patients.
معنی فارسی کلمه proarthri
:
مربوط به بیماریهای مربوط به مفاصل مانند آرتریت.