معنی فارسی proboscideous
B2دارای یا مرتبط با پروبوسیدوس، به ویژه خزندگان و پستانداران بزرگ با خرطوم یا نوک بلند.
Characterized by or relating to proboscis, especially referring to large mammals and reptiles with long trunks or snouts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حیوان پروبوسیدوس از خرطوم بلندش برای رسیدن به برگهای بالا در درختان استفاده کرد.
مثال:
The proboscideous animal used its long trunk to reach the leaves high in the trees.
معنی(example):
دانشمندان ویژگیهای پروبوسیدوس ماموت منقرضشده را مطالعه کردند.
مثال:
Scientists studied the proboscideous features of the extinct mammoth.
معنی فارسی کلمه proboscideous
:
دارای یا مرتبط با پروبوسیدوس، به ویژه خزندگان و پستانداران بزرگ با خرطوم یا نوک بلند.