معنی فارسی proboscislike

B1

شکل یا ویژگی شبیه به پروبوسیس، که به معنای بخش دهانی طولانی یا کشیده‌ای است که برخی از حیوانات دارند.

Resembling a proboscis; typically referring to an elongated mouthpart or nose.

example
معنی(example):

بینی حیوان به شکل پروبوسیس بود و به آن اجازه می‌داد به‌خوبی غذا پیدا کند.

مثال:

The animal's nose was proboscislike, allowing it to forage effectively.

معنی(example):

لب‌های پروبوسیس‌گونه او ظاهری متمایز به او بخشیده بود.

مثال:

Her proboscislike lip gave her a distinct appearance.

معنی فارسی کلمه proboscislike

: معنی proboscislike به فارسی

شکل یا ویژگی شبیه به پروبوسیس، که به معنای بخش دهانی طولانی یا کشیده‌ای است که برخی از حیوانات دارند.