معنی فارسی proconsulships

B1

جمع پروکنسول‌شیپ، به موقعیت‌ها و اختیارات مختلف پروکنسول‌ها در تاریخ اشاره دارد.

Plural form of proconsulship, referring to multiple offices or periods of proconsuls.

example
معنی(example):

در طول تاریخ، پروکنسول‌شیپ‌ها در مدیریت سرزمین‌ها حیاتی بوده‌اند.

مثال:

Throughout history, proconsulships have been pivotal in managing territories.

معنی(example):

چندین پروکنسول‌شیپ با گسترش امپراتوری‌ها تأسیس شدند.

مثال:

Several proconsulships were established as empires expanded.

معنی فارسی کلمه proconsulships

: معنی proconsulships به فارسی

جمع پروکنسول‌شیپ، به موقعیت‌ها و اختیارات مختلف پروکنسول‌ها در تاریخ اشاره دارد.