معنی فارسی procontinuation

B1

ادامه یک فرایند یا پروژه، معمولاً با توجیه و طرح‌ریزی مناسب.

The act of continuing something in a forward direction.

example
معنی(example):

ادامه پروکنش پروژه به تأمین مالی بیشتر بستگی دارد.

مثال:

Procontinuation of the project relies on further funding.

معنی(example):

برنامه‌ریزی استراتژیک برای تلاش‌های پروکنش ضروری است.

مثال:

Strategic planning is vital for procontinuation efforts.

معنی فارسی کلمه procontinuation

: معنی procontinuation به فارسی

ادامه یک فرایند یا پروژه، معمولاً با توجیه و طرح‌ریزی مناسب.