معنی فارسی procreatory
B1پروکریاتوری به عمل و فرآیند تولید مثل اشاره دارد که معمولا شامل رفتارهای خاص و فیزیولوژی زن و مرد است.
Relating to or capable of reproduction.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عملکرد تولید مثل برای بقای گونهها حیاتی است.
مثال:
The procreatory function is essential for species survival.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات در فصل جفتگیری رفتارهای تولید مثلی از خود نشان میدهند.
مثال:
Many animals exhibit procreatory behaviors during mating season.
معنی فارسی کلمه procreatory
:
پروکریاتوری به عمل و فرآیند تولید مثل اشاره دارد که معمولا شامل رفتارهای خاص و فیزیولوژی زن و مرد است.