معنی فارسی procurative
B2درمانی به معنای درمان یا بهبودی است.
Having the ability to cure or heal; therapeutic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک یک روش درمانی برای درمان زخم پیدا کرد.
مثال:
The medic found a procurative method to treat the wound.
معنی(example):
عوامل درمانی به بهبود سلامتی کمک میکنند.
مثال:
Procurative agents help to restore health.
معنی فارسی کلمه procurative
:
درمانی به معنای درمان یا بهبودی است.