معنی فارسی prodromal
C2 /pɹəʊˈdɹəʊməl/پیشزمینهای، به نشانههایی اشاره دارد که قبل از بروز یک بیماری یا وضعیت خاص بروز میکند.
Pertaining to or denoting the initial symptoms of a disease.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Relating to prodrome; indicating an early stage of a disease.
example
معنی(example):
علائم پیشزمینهای بیماری شامل خستگی و سردرد است.
مثال:
The prodromal symptoms of the disease include fatigue and headaches.
معنی(example):
درک علائم پیشزمینهای میتواند در تشخیص زودهنگام کمک کند.
مثال:
Understanding prodromal signs can help in early diagnosis.
معنی فارسی کلمه prodromal
:
پیشزمینهای، به نشانههایی اشاره دارد که قبل از بروز یک بیماری یا وضعیت خاص بروز میکند.