معنی فارسی productionist

B2

کسی که در زمینه تولید یا فرایند تولید متخصص یا علاقه‌مند است.

One who emphasizes or specializes in production.

example
معنی(example):

یک تولیدکننده به دنبال حداکثر کردن خروجی است.

مثال:

A productionist aims to maximize output.

معنی(example):

رویکرد تولیدکننده به کارایی صنعتی کمک می‌کند.

مثال:

The productionist approach benefits industrial efficiency.

معنی فارسی کلمه productionist

: معنی productionist به فارسی

کسی که در زمینه تولید یا فرایند تولید متخصص یا علاقه‌مند است.