معنی فارسی profanable

B1

قابل بی‌احترامی، موضوع یا عنصرایی که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی فاقد احترام به حساب می‌آیند.

Capable of being considered disrespectful or irreverent.

example
معنی(example):

برخی موضوعات ممکن است طبق استانداردهای جامعه غیرقابل قبول محسوب شوند.

مثال:

Some topics may be considered profanable according to community standards.

معنی(example):

استفاده از برخی زبان‌ها در محیط‌های رسمی می‌تواند غیرقابل قبول تلقی شود.

مثال:

The use of certain language can be seen as profanable in formal settings.

معنی فارسی کلمه profanable

: معنی profanable به فارسی

قابل بی‌احترامی، موضوع یا عنصرایی که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی فاقد احترام به حساب می‌آیند.