معنی فارسی profanations
B2افعال بیاحترامی، مواردی که نشاندهنده رفتار غیرمناسب یا بیاحترامی است.
Instances or actions of disrespecting or desecrating.
- NOUN
example
معنی(example):
سال گذشته چندین بیحرمتی در بناهای تاریخی گزارش شد.
مثال:
There were several profanations reported last year in historical monuments.
معنی(example):
مقامات محلی در حال اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از بیحرمتی به مکانهای عمومی هستند.
مثال:
Local authorities are taking measures to prevent profanations of public places.
معنی فارسی کلمه profanations
:
افعال بیاحترامی، مواردی که نشاندهنده رفتار غیرمناسب یا بیاحترامی است.