معنی فارسی profligation
B1ولخرجی، به عمل هزینه کردن یا استفاده از منابع به شکل غیر عاقلانه و بیرویه اشاره دارد.
The act of spending or using something carelessly or extravagantly.
- NOUN
example
معنی(example):
ولخرجی او از منابع باعث بحران شد.
مثال:
His profligation of resources caused a crisis.
معنی(example):
ولخرجی دیدهشده در بسیاری از شرکتها نگرانکننده است.
مثال:
The profligation seen in many corporations is alarming.
معنی فارسی کلمه profligation
:
ولخرجی، به عمل هزینه کردن یا استفاده از منابع به شکل غیر عاقلانه و بیرویه اشاره دارد.