معنی فارسی profluent

B2

پروفلئنت، به معنای تسلط و روان بودن در بیان یا گفتار.

Having the ability to express oneself fluently and effortlessly.

example
معنی(example):

او در توضیح ایده‌های پیچیده بسیار روان بود.

مثال:

She was profluent in explaining complex ideas.

معنی(example):

سبک روان او بسیاری از طرفداران را به او جلب کرد.

مثال:

His profluent style won him many admirers.

معنی فارسی کلمه profluent

: معنی profluent به فارسی

پروفلئنت، به معنای تسلط و روان بودن در بیان یا گفتار.