معنی فارسی progeneration
B2تولید مثل، فرآیندی که طی آن موجودات زنده نسلهای جدیدی به وجود میآورند.
The act or process of generating or producing offspring.
- NOUN
example
معنی(example):
تولید ایدههای جدید برای نوآوری ضروری است.
مثال:
The progeneration of new ideas is essential for innovation.
معنی(example):
در زیستشناسی، تولید مثل به فرآیند جفتگیری اشاره دارد.
مثال:
In biology, progeneration refers to the process of breeding.
معنی فارسی کلمه progeneration
:
تولید مثل، فرآیندی که طی آن موجودات زنده نسلهای جدیدی به وجود میآورند.