معنی فارسی prognostications
C2پیشبینیها، به ویژه درباره رویدادهای آینده بر اساس تحلیل دادهها یا روندها.
Forecasts or predictions about future events based on analysis.
- noun
noun
معنی(noun):
A statement about or prior knowledge of the future.
example
معنی(example):
دانشمند چندین پیشبینی درباره تغییرات آب و هوا انجام داد.
مثال:
The scientist made several prognostications about climate change.
معنی(example):
پیشبینیهای او درباره اقتصاد دقیق از آب درآمد.
مثال:
His prognostications regarding the economy proved to be accurate.
معنی فارسی کلمه prognostications
:
پیشبینیها، به ویژه درباره رویدادهای آینده بر اساس تحلیل دادهها یا روندها.