معنی فارسی progressivity
B2پیشرفت، ویژگی حرکت به جلو یا تغییرات مثبت در جامعه.
The quality of being progressive or inclined to favor progress.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشروی سیاستهای جدید واضح است.
مثال:
The progressivity of the new policies is evident.
معنی(example):
پیشروی میتواند به تغییرات اجتماعی قابل توجهی منجر شود.
مثال:
Progressivity can lead to significant societal changes.
معنی فارسی کلمه progressivity
:
پیشرفت، ویژگی حرکت به جلو یا تغییرات مثبت در جامعه.