معنی فارسی proinsurance
B1بیمهای که به صورت تخصصی برای پوشش خطرها و حوادث ایجاد شده است
Professional insurance that covers specific risks.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها بیمه حرفهای برای مسافران ارائه کردند.
مثال:
They provided proinsurance for travelers.
معنی(example):
قبل از سفر، دریافت بیمه حرفهای ضروری است.
مثال:
Getting proinsurance is crucial before a trip.
معنی فارسی کلمه proinsurance
:
بیمهای که به صورت تخصصی برای پوشش خطرها و حوادث ایجاد شده است