معنی فارسی prolegomenist
B1محقق یا نویسندهای که درباره مقدمات موضوع کار میکند.
A scholar or writer who deals with introductory discussions or topics.
- NOUN
example
معنی(example):
محقق پیشگفتاری ایدههای جدیدی درباره مفاهیم زیرین ارائه کرد.
مثال:
The prolegomenist presented new ideas on the underlying concepts.
معنی(example):
به عنوان یک محقق پیشگفتاری، او بنیاد تحقیقات آینده را گذاشت.
مثال:
As a prolegomenist, he laid the groundwork for future research.
معنی فارسی کلمه prolegomenist
:
محقق یا نویسندهای که درباره مقدمات موضوع کار میکند.