معنی فارسی prolegomenous
B1پرو لِگومِنوُس، مقدمه یا مقدمهچینی که به توضیح و بازنگری مباحث مربوط به یک متن مهم میپردازد.
Preliminary remarks or a formal introduction to a subject or scholarly work.
- OTHER
example
معنی(example):
فیلسوف متنی پرولگومنوس نوشت تا نظریههایش را معرفی کند.
مثال:
The philosopher wrote a prolegomenous text to introduce his theories.
معنی(example):
در نوشتار آکادمیک، بخش پرولگومنوس میتواند خواننده را در مباحث پیچیده راهنمایی کند.
مثال:
In academic writing, a prolegomenous section can guide the reader through complex topics.
معنی فارسی کلمه prolegomenous
:
پرو لِگومِنوُس، مقدمه یا مقدمهچینی که به توضیح و بازنگری مباحث مربوط به یک متن مهم میپردازد.