معنی فارسی proleniency

B1

پرو لِنیِنسِی، توانایی یا مهارت زیاد در یک زمینه خاص.

A state of being highly competent or skilled in a particular area.

example
معنی(example):

استعداد او در حوزه زبان‌شناسی توسط بسیاری شناخته شد.

مثال:

His proleniency in the field of linguistics was acknowledged by many.

معنی(example):

چاکردگی که این کارشناس نشان داد، سمینار را بسیار جذاب کرد.

مثال:

The proleniency displayed by the expert made the seminar very engaging.

معنی فارسی کلمه proleniency

: معنی proleniency به فارسی

پرو لِنیِنسِی، توانایی یا مهارت زیاد در یک زمینه خاص.