معنی فارسی prolife
B1مکتب فکری prolife بر لزوم حفظ زندگی انسان، به ویژه قبل از تولد، تأکید دارد.
A position advocating against abortion and for the preservation of human life.
- OTHER
example
معنی(example):
بسیاری از فعالان prolife برای حقوق کودکان متولد نشده فعالیت میکنند.
مثال:
Many prolife activists campaign for the rights of unborn children.
معنی(example):
جنبش prolife ارزش تمام زندگی انسانی را مورد تأکید قرار میدهد.
مثال:
The prolife movement emphasizes the value of all human life.
معنی فارسی کلمه prolife
:
مکتب فکری prolife بر لزوم حفظ زندگی انسان، به ویژه قبل از تولد، تأکید دارد.