معنی فارسی proliferated

B1

فعل به معنای افزایش سریع در تعداد یا گسترش است.

To have increased rapidly in numbers; to have multiplied.

verb
معنی(verb):

To increase in number or spread rapidly; to multiply.

مثال:

The flowers proliferated rapidly all spring.

example
معنی(example):

این فناوری در سال‌های اخیر تکثیر شده و به طور گسترده در دسترس قرار گرفته است.

مثال:

The technology has proliferated in recent years, making it widely accessible.

معنی(example):

بیماری‌ها اگر به درستی مدیریت نشوند، می‌توانند تکثیر شوند.

مثال:

Diseases can proliferated if not managed properly.

معنی فارسی کلمه proliferated

: معنی proliferated به فارسی

فعل به معنای افزایش سریع در تعداد یا گسترش است.