معنی فارسی proliferations
B2تکثیر یا افزایش تعداد یک موجود یا سلول.
The act of multiplying or increasing in number.
- NOUN
example
معنی(example):
پرفرانتهای سلولی در آزمایشگاه قابل توجه بودند.
مثال:
The proliferations of cells in the lab were remarkable.
معنی(example):
مطالعات نشان میدهد که پرفرانتهای باکتری میتوانند مضر باشند.
مثال:
Studies show the proliferations of bacteria can be harmful.
معنی فارسی کلمه proliferations
:
تکثیر یا افزایش تعداد یک موجود یا سلول.