معنی فارسی prolixness

C2

حالت یا ویژگی طولانی و بی‌مورد بودن.

The state of being overly verbose.

example
معنی(example):

طولانی بودن نوشته‌های او باید مورد توجه قرار گیرد.

مثال:

The prolixness of his writing needs to be addressed.

معنی(example):

طولانی بودن می‌تواند از پیام اصلی یک متن بکاهد.

مثال:

Prolixness can detract from the main message of a text.

معنی فارسی کلمه prolixness

: معنی prolixness به فارسی

حالت یا ویژگی طولانی و بی‌مورد بودن.