معنی فارسی promarriage
B1حمایت از ازدواج، تلاش برای ترویج و حمایت از ارزشهای ازدواج در جامعه.
Supportive of marriage; advocating for marriage as a social institution.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها یک طرح تبلیغاتی برای ازدواج را ترویج میدهند.
مثال:
They are promoting a pro-marriage initiative.
معنی(example):
جنبش حمایت از ازدواج به محبوبیت رسیده است.
مثال:
The pro-marriage movement has gained popularity.
معنی فارسی کلمه promarriage
:
حمایت از ازدواج، تلاش برای ترویج و حمایت از ارزشهای ازدواج در جامعه.