معنی فارسی promptest

B1

به معنی سریع‌ترین، چیزی یا کسی که سریع‌ترین واکنش را نشان می‌دهد.

The fastest or most timely in response or action.

example
معنی(example):

او سریع‌ترین در میان تمام اعضای تیم است.

مثال:

She is the promptest among all the team members.

معنی(example):

پاسخ سریع‌ترین او باعث تحسین همکارانش شد.

مثال:

His promptest response won him the praise of his peers.

معنی فارسی کلمه promptest

: معنی promptest به فارسی

به معنی سریع‌ترین، چیزی یا کسی که سریع‌ترین واکنش را نشان می‌دهد.