معنی فارسی pronation

B1

حرکت چرخشی پا به سمت داخل در حین راه رفتن یا دویدن.

The inward roll of the foot during normal motion.

example
معنی(example):

پرونیشن زمانی اتفاق می‌افتد که پا در حین راه رفتن به سمت داخل می‌چرخد.

مثال:

Pronation occurs when the foot rolls inward while walking.

معنی(example):

ورزشکاران اغلب پرونیشن خود را برای بهبود عملکرد تحلیل می‌کنند.

مثال:

Athletes often analyze their pronation for better performance.

معنی فارسی کلمه pronation

: معنی pronation به فارسی

حرکت چرخشی پا به سمت داخل در حین راه رفتن یا دویدن.