معنی فارسی pronouncer
B1شخصی که تلفظ کلمات را به دیگران یاد میدهد.
A person who pronounces words, especially for teaching purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک تلفظکننده، به دانشآموزان در سخنرانیهایشان کمک کرد.
مثال:
As a pronouncer, he helped students with their speeches.
معنی(example):
معلم یک تلفظکننده ماهر از کلمات دشوار است.
مثال:
The teacher is a skilled pronouncer of difficult words.
معنی فارسی کلمه pronouncer
:
شخصی که تلفظ کلمات را به دیگران یاد میدهد.