معنی فارسی propagability
B2قابلیت گسترش، توانایی یا امکان گسترش یک ایده یا فناوری در جامعه یا بازار.
The ability or potential for an idea or technology to spread within a society or market.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت گسترش ایده به علاقه عمومی بستگی دارد.
مثال:
The propagability of the idea depends on public interest.
معنی(example):
محققان قابلیت گسترش فناوری‌های مختلف را مطالعه می‌کنند.
مثال:
Researchers study the propagability of various technologies.
معنی فارسی کلمه propagability
:
قابلیت گسترش، توانایی یا امکان گسترش یک ایده یا فناوری در جامعه یا بازار.
