معنی فارسی propagandism

B1

پروپاگاندیسم، عملی است که به دلیل نقشی که در مدیریت افکار عمومی دارد، به‌عنوان روش تبلیغاتی به کار می‌رود.

The systematic spreading of propaganda.

example
معنی(example):

پروپاگاندیسم می‌تواند نحوه تفکر مردم درباره یک مسئله را دستکاری کند.

مثال:

Propagandism can manipulate the way people think about an issue.

معنی(example):

نقدکنندگان استدلال می‌کنند که پروپاگاندیسم غالباً مسائل پیچیده را ساده‌سازی می‌کند.

مثال:

Critics argue that propagandism often oversimplifies complex issues.

معنی فارسی کلمه propagandism

: معنی propagandism به فارسی

پروپاگاندیسم، عملی است که به دلیل نقشی که در مدیریت افکار عمومی دارد، به‌عنوان روش تبلیغاتی به کار می‌رود.