معنی فارسی propellent
B1پیشرفت کننده، مادهای که موجب حرکت چیز دیگری میشود، مانند موادی که در راکتها استفاده میشود.
A substance used to propel an object forward.
- NOUN
example
معنی(example):
راکت از یک مایع پیشرفته برای پرتاب خود استفاده میکند.
مثال:
The rocket uses a strong propellent for its launch.
معنی(example):
بسیاری از قوطیهای آئروسل حاوی یک مایع پیشرفته هستند تا محتویات را پخش کنند.
مثال:
Many aerosol cans contain a propellent to help disperse the contents.
معنی فارسی کلمه propellent
:
پیشرفت کننده، مادهای که موجب حرکت چیز دیگری میشود، مانند موادی که در راکتها استفاده میشود.