معنی فارسی prophetical

B2

مربوط به نبوت و پیام‌هایی که از خداوند دریافت می‌شود.

Relating to or characteristic of a prophet or prophecy.

example
معنی(example):

نوشته‌های نبوئی در کتاب مقدس اغلب مورد بررسی قرار می‌گیرند.

مثال:

The prophetical writings in the Bible are often studied.

معنی(example):

او به خاطر بینش‌های نبوئی خود درباره آینده شناخته شده است.

مثال:

He is known for his prophetical insights into the future.

معنی فارسی کلمه prophetical

: معنی prophetical به فارسی

مربوط به نبوت و پیام‌هایی که از خداوند دریافت می‌شود.