معنی فارسی propheticly
B1به طور نبوی، به روشی که دارای پیشگویی یا پیشبینی باشد، عمل کردن.
In a manner that predicts or foretells future events.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور نبوی درباره آینده صحبت کرد.
مثال:
He spoke prophetically about the future.
معنی(example):
کار هنرمند به نظر میرسید که به طور نبوی رخدادها را پیشبینی میکند.
مثال:
The artist's work seemed to predict events prophetically.
معنی فارسی کلمه propheticly
:
به طور نبوی، به روشی که دارای پیشگویی یا پیشبینی باشد، عمل کردن.