معنی فارسی prophetize
B1پیشگویی کردن، اعلام کردن یا بیان کردن آینده به طور خاص.
To utter or express a prophecy.
- VERB
example
معنی(example):
جامعه باور داشت که او میتواند آینده آنها را پیشبینی کند.
مثال:
The community believed he could prophetize their future.
معنی(example):
او ادعا کرد که میتواند قبل از وقوع، رویدادها را پیشبینی کند.
مثال:
He claimed to be able to prophetize events before they happened.
معنی فارسی کلمه prophetize
:
پیشگویی کردن، اعلام کردن یا بیان کردن آینده به طور خاص.