معنی فارسی propitiate
C1 /ˌpɹəˈpɪʃieɪt/آرامش بخشیدن، به معنی جلب رضایت از فرد یا نیرویی برای جلوگیری از عواقب منفی.
To win or regain the favor of someone by doing something that pleases them.
- verb
verb
معنی(verb):
To conciliate, appease, or make peace with someone, particularly a god or spirit.
معنی(verb):
To make propitious or favourable.
معنی(verb):
To make propitiation.
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند تا با یک هدیه به دوست عصبانی‌شان آرامش ببخشند.
مثال:
They decided to propitiate their angry friend with a gift.
معنی(example):
برای آرامش خدایان، آنها در معبد قربانی‌هایی تقدیم کردند.
مثال:
To propitiate the gods, they made offerings at the temple.
معنی فارسی کلمه propitiate
:
آرامش بخشیدن، به معنی جلب رضایت از فرد یا نیرویی برای جلوگیری از عواقب منفی.
