معنی فارسی propitiatingly
B2به طور آشتیجویانه، به معنای عمل یا سخنانی است که برای فرونشاندن خشم یا جلب رضایت انجام میشود.
In a manner intended to appease or placate someone.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور آشتیجویانه با او صحبت کرد تا تنش را کاهش دهد.
مثال:
She spoke to him propitiatingly to ease the tension.
معنی(example):
رفتار آشتیجویانه کودک والدین را بخشندهتر کرد.
مثال:
The child's propitiatingly behavior made the parents more forgiving.
معنی فارسی کلمه propitiatingly
:
به طور آشتیجویانه، به معنای عمل یا سخنانی است که برای فرونشاندن خشم یا جلب رضایت انجام میشود.