معنی فارسی proponer
B1پیشنهاد دادن، مطرح کردن یک ایده یا طرح به دیگران.
To put forward an idea or plan for consideration.
- VERB
example
معنی(example):
در زبان اسپانیایی، وقتی بخواهید پیشنهادی بدهید، میگویید 'proponer'.
مثال:
In Spanish, you say 'proponer' when you want to suggest something.
معنی(example):
او باید یاد بگیرد که راهحلها را به طور مؤثر پیشنهاد دهد.
مثال:
She needs to aprender a proponer solutions effectively.
معنی فارسی کلمه proponer
:
پیشنهاد دادن، مطرح کردن یک ایده یا طرح به دیگران.