معنی فارسی proponing
B1پیشنهاد دادن، ارائه یک ایده یا طرح به دیگران.
The act of making a suggestion or proposal.
- VERB
example
معنی(example):
پیشنهاد تغییرات گاهی اوقات با مقاومت مواجه میشود.
مثال:
Proponing changes can sometimes be met with resistance.
معنی(example):
با پیشنهاد ایدههای جدید، او به تیم کمک میکند.
مثال:
By proposing new ideas, she is contribuir to the team.
معنی فارسی کلمه proponing
:
پیشنهاد دادن، ارائه یک ایده یا طرح به دیگران.