معنی فارسی prosabbatical
B1پروساابتیکال، به دورهای اشاره دارد که در آن فرد از کار خود برای هدف خاصی، معمولاً برای آرامش و بازگشت به انجام کارهای خلاقانه، فاصله میگیرد.
A time away from work for the purpose of focusing on personal projects or rejuvenation.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک پروساابتیکال گرفت تا بر روی نویسندگیاش تمرکز کند.
مثال:
She took a prosabbatical to focus on her writing.
معنی(example):
یک پروساابتیکال میتواند به حرفهایها کمک کند تا شارژ شوند.
مثال:
A prosabbatical can help professionals recharge.
معنی فارسی کلمه prosabbatical
:
پروساابتیکال، به دورهای اشاره دارد که در آن فرد از کار خود برای هدف خاصی، معمولاً برای آرامش و بازگشت به انجام کارهای خلاقانه، فاصله میگیرد.