معنی فارسی prosaical
B2پروزیکال، به مفهوم عادی و روزمره اشاره دارد، به دور از هر گونه زیبایی یا شاعرانه بودن.
Having a common or mundane quality, lacking in imagination or creativity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پروزیکال او به روشن کردن مسائل پیچیده کمک کرد.
مثال:
His prosaical approach helped clarify the complex issues.
معنی(example):
گاهی اوقات، یک نقطه نظر پروزیکال برای درک ضروری است.
مثال:
Sometimes, a prosaical viewpoint is essential for understanding.
معنی فارسی کلمه prosaical
:
پروزیکال، به مفهوم عادی و روزمره اشاره دارد، به دور از هر گونه زیبایی یا شاعرانه بودن.