معنی فارسی prosapy

B1

پراساپا، اشاره به نوع نوشتن یا بیان که بر زندگی روزمره و واقعیت‌های معمول تمرکز دارد.

A perspective in writing that emphasizes everyday experiences and the mundane aspects of life.

example
معنی(example):

پراساپای آثار او توجه را به زندگی روزمره جلب می‌کند.

مثال:

The prosapy of her work draws attention to everyday life.

معنی(example):

بررسی پراساپا در ادبیات می‌تواند تم‌های عمیق‌تری از وجود را آشکار کند.

مثال:

Exploring the prosapy in literature can reveal deeper themes of existence.

معنی فارسی کلمه prosapy

: معنی prosapy به فارسی

پراساپا، اشاره به نوع نوشتن یا بیان که بر زندگی روزمره و واقعیت‌های معمول تمرکز دارد.