معنی فارسی proscholastic

B2

پروشولاستیک، مرتبط با تفکرات و رویکردهای آموزشی پیش از دانشگاه.

Relating to educational principles or theories that predate formal university education.

example
معنی(example):

عناصر پروشولاستیک در برنامه درسی تفکر انتقادی را تشویق می‌کنند.

مثال:

The proscholastic elements of the curriculum encourage critical thinking.

معنی(example):

فلسفه‌های پروشولاستیک بر آموزش مدرن تأثیر گذاشته‌اند.

مثال:

Proscholastic philosophies have influenced modern education.

معنی فارسی کلمه proscholastic

: معنی proscholastic به فارسی

پروشولاستیک، مرتبط با تفکرات و رویکردهای آموزشی پیش از دانشگاه.