معنی فارسی proscapular

B2

پروکسکاپولار، مرتبط با ناحیه اطراف شانه و استخوان آن.

Relating to the area around the scapula, particularly involving its muscles.

example
معنی(example):

ناحیه پروکسکاپولار برای حرکات شانه بسیار مهم است.

مثال:

The proscapular region is crucial for shoulder movement.

معنی(example):

تمریناتی که بر روی عضلات پروکسکاپولار تمرکز دارند، پایداری را افزایش می‌دهند.

مثال:

Exercises focusing on the proscapular muscles enhance stability.

معنی فارسی کلمه proscapular

: معنی proscapular به فارسی

پروکسکاپولار، مرتبط با ناحیه اطراف شانه و استخوان آن.