معنی فارسی prosectorship
B1پروسکتورشیپ، عنوان و مقام مرتبط با پروسهکشن و کار در این حوزه است.
A status or title associated with proficiency in prosection practices.
- NOUN
example
معنی(example):
کسب پروسکتورشیپ نیاز به فداکاری و سختکوشی دارد.
مثال:
Earning a prosectorship takes dedication and hard work.
معنی(example):
او به پروسکتورشیپ خود به عنوان یک موفقیت در کارش افتخار میکند.
مثال:
She is proud of her prosectorship as an achievement in her career.
معنی فارسی کلمه prosectorship
:
پروسکتورشیپ، عنوان و مقام مرتبط با پروسهکشن و کار در این حوزه است.