معنی فارسی prosectorial
B1پروسکتورال، مربوط به فعالیتها و وظایف مرتبط با پروسهکشن است.
Pertaining to the role and responsibilities involved in prosection.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وظایف پروسکتورال شامل آمادهسازی نمونهها برای مطالعه است.
مثال:
The prosectorial duties involve preparing specimens for study.
معنی(example):
او مسئولیتهای پروسکتورال در آزمایشگاه را دارد.
مثال:
She has prosectorial responsibilities in the laboratory.
معنی فارسی کلمه prosectorial
:
پروسکتورال، مربوط به فعالیتها و وظایف مرتبط با پروسهکشن است.