معنی فارسی prosecutrices

B1

جمع کلمه‌ای برای زنانی که در موردی به عنوان تعقیب‌کننده عمل می‌کنند.

The plural form of prosecutrix; women who conduct a prosecution.

example
معنی(example):

زنان تعقیبی به طور مشترک برای آماده‌سازی پرونده کار کردند.

مثال:

The prosecutrices worked together to prepare the case.

معنی(example):

در دادگاه، زنان تعقیبی استدلال‌های خود را به طور مؤثر ارائه دادند.

مثال:

In the court, the prosecutrices presented their arguments effectively.

معنی فارسی کلمه prosecutrices

: معنی prosecutrices به فارسی

جمع کلمه‌ای برای زنانی که در موردی به عنوان تعقیب‌کننده عمل می‌کنند.