معنی فارسی proselike
B1شبیه یا مرتبط به پروسلنیک، به طور خاص در زمینه یادگیری یا ارتباطات.
Resembling or characteristic of proselenic in nature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پروسلایک به یادگیری بسیار مؤثر است.
مثال:
The proselike approach to learning is very effective.
معنی(example):
او شیوهای پروسلایک در بحث درباره ایدههای جدید داشت.
مثال:
She had a proselike manner of discussing new ideas.
معنی فارسی کلمه proselike
:
شبیه یا مرتبط به پروسلنیک، به طور خاص در زمینه یادگیری یا ارتباطات.